نسخه شماره 4226 -
تاریخ : 1397/04/21
-
اولين روزنامه جوانان و نوجوانان ايران (پنجشنبه)

معرفي مجموعه نمايشنامه هاي طنز |
|
مجموعه نمايشنامههايي با عنوان «الفتا/3 مجموعه نمايشنامههاي نويسندگان شيراز» منتشر شده است که اين نمايشنامهها از تلفيق نمايشنامههاي مشهور شکسپير و چخوف و با زباني طنز نوشته شدهاند. به گزارش شيرين طنز، به نقل از ايبنا «الفتا/ 3 مجموعه نمايشنامههاي نويسندگان شيراز»، منتشر شد. اين اثر شامل چهار نمايشنامه از 2 نمايشنامهنويس شيرازي است. نمايشنامه «تراژدي مکلت» و «مرغ دريايي دايي وانيا» را آرمان طيران و نمايشنامه «مرثيهاي براي مادمازال کارمو» و «گاوچرانهاي مفرغي» را سعيدرضا خوششانس نوشتهاند. تراژدي مکلت آرمان طيران با تلفيق نمايشنامههاي «مکبث» و «هملت» از آثار ويليام شکسپير، نمايشنامه «تراژدي مکلت» را نوشته است. او در اين نمايشنامه، داستان خود را با روايتي طنزگونه و زباني ساده پيش ميبرد. صحنه اين نمايش در دو سرزمين و قلعههايي در اسکاتلند و دانمارک است. هنگامي که دانکن پادشاه اسکاتلند به همراه سردار شجاع خود مکبث و همسرش ليدي مکبث به مراسم عروسي گرترود(مادرهملت) و کلاديوس(عموي هملت) ميرود، توسط سردار خود به قتل ميرسد. مکبث بر اثر تلقين جادوگر و وسوسه همسر جاهطلباش، دانکن را به قتل ميرساند. همچنين هملت که توسط روح پدرش از خيانت سايرين مطلع ميشود کمر به انتقام و برملا کردن خيانتها ميبندد. نمايشنامه «مکبث» که طيران از اشخاص و موضوع آن در نمايشنامه خود استفاده کرده شرح زندگي سرداري به نام مکبث است. تمامي نمايشنامههاي شکسپير از مخلوطي از نظم و نثر تشکيل شده است. نمايشنامه «مکبث» به اسثتناي چند بخش کوتاه، تقريباً بهطور کامل منظوم يعني به شعر است. دانکن، پادشاه شريف اسکاتلند، همسر خويش در شبي که پادشاه مهمان اوست، او را در خواب به قتل ميرساند و با اين قتل، جهنمي براي خويش بهوجود ميآورد. مکبث از آن پس گرفتار عذاب وجدان ميشود، چندانکه هر آهنگي و هر در کوفتني او را هراسان ميکند. طيران همچنين از نمايشنامه «هملت» نيز در اثر خود سود جسته است. «هملت» يکي از مشهورترين نمايشنامههاي تاريخ ادبيات جهان بهشمار ميآيد. اين نمايشنامه داستان شاهزاده دانمارک هملت است که پس از قتل پدرش به سرزمين خود بازميگردد. او به درخواست روح پدرش به دنبال انتقام از کلاديوس(عمويش) ميرود. نمايشنامه «مکلت» تاکنون در دو نوبت در جشنواره بينالمللي فجر در سالهاي 1387 و 1389 در تهران روي صحنه رفته است. همچنين نخستينبار، رتبه اول نمايشنامهنويسي در نوزدهمين جشنواره و دومين همايش استاني تئاترفارس، شيراز، آذر 1387 را به خود اختصاص داده است وبراي بار دوم توانست رتبه اول نمايشنامهنويسي را از بيست و دومين جشنواره تئاتر منطقه 3کشور، زنجان، آذر 1389 کسب کند. مرغ دريايي دايي وانيا نمايشنامه «مرغ دريايي دايي وانيا» نوشته آرمان طيران است. اين اثر ابتدا با معرفي شخصيتها شروع ميشود. "مرغ دريايي" چخوف يکي از نمايشنامههايي است که طيران در نوشتن نمايشنامه خود آن را با «دايي وانيا» تلفيق کرده است. چخوف در اين اثر افکار و ايدههاياش درباره هنر، قريحه هنري و چيستي هنر را با صراحت و شفافيتي کمنظير ابراز ميکند. سراسر اين نمايشنامه پر است از رنج و حرمان و يأس و پوچيهاي آدمهاي به تنگ آمده از يکنواختي و روزمرگي زندگي. مرغ دريايي پر است از عشق، عشقهاي ناکام و شکست خورده، عشقهاي پرملال و کهنه و عشقهاي يک جانبه و مصيبتبار. شش رابطه تو در تو و پيچيده عاشقانه بستر اصلي نمايشنامه مرغ دريايي است. شخصيتهاي مرغ دريايي به مانند اغلب شخصيتهاي چخوفي مردماني مردد، سستنهاد و حقيرند، که گاه از سر بيکاري و تنها براي قابل تحمل ساختن رخوت و ملال زندگي به سادگي دل ميبازند. همچنين نمايشنامه «دايي وانيا» از آثار برجسته معاصر است که در آن ماجراهاي اقتصادي و عاشقانه بسياري در يک خانواده روسي رخ ميدهد که هريک از اعضاي اين خانواده را دچار تحولي ميکند. پروفسور سربرياکوف، دانشمندي ميان مايه و متظاهر، سالهاست که با جان کندن دخترش سونيا و برادرزنش ايوان (دايي وانيا) که اداره ملکي را که از زن مرحومش به ميراث برده برعهده دارند، زندگي بيدغدغهاي را ميگذراند. سربرياکوف با يلنا، دختر جواني که مجذوب شهرت او شده، ازدواج کرده است. بيقراري يلنا و خودخواهي سربرياکوف کار اداره ملک را مختل ميکند و اين اوضاع متشنج وقتي به اوج خود ميرسد که سربرياکوف اعلام ميکند ميخواهد ملکش را بفروشد و در شهر زندگي کند. نمايشنامه سوم اين کتاب «مرثيهاي براي مادمازل کارمو» اثر سعيدرضا خوششانس است. او اين نمايشنامه را با نگاهي به حکايت «نگريستن به عزرائيل برمردي و گريختن آن مرد در سراي سليمان و تقرير ترجيح توکل بر جهد و قلت فايدهي جهد» از مثنوي معنوي، دفتر اول. سروده مولانا جلالالدين محمدبلخي نوشت. اين نمايش در نه بازي نوشته شده است. مادمازل کارمو دوشيزه 17ساله بنابر يک باور کهنه کليساي کاتوليک به عنوان قديس انتخاب شده است. او قرار است، در آستانه جواني بميرد تا قديس اين دوره باشد. کارمو خوابي ميبيند و به سراغ فردي ميرود تا خوابش را تعبير کند و در طول نمايش سعي ميکند از مرگ فرار کند و در پايان دچارش ميشود. حکايتي که سعيد رضا خوششانس در نوشتن اين اثر خود از آن بهره گرفته است درباره مردي است که عزرائيل را در راه ميبيند، با ترس سراغ سليمان نبي(ع) ميرود و به او ميگويد: امروز عزرائيل را ديده که با کينه و خشم به او نگاه ميکرد. مرد از حضرت سليمان ميخواهد جان او را از مرگ نجات دهد و با سرعت زياد باد او را به هندوستان بفرستد. سليمان نبي (ع) علت را عزارائيل ميپرسد و او در پاسخ ميگويد: من از روي خشم و کين به آن مرد نگاه نکردم بلکه نگاه من از روي تعجب و شگفتي بود زيرا خداوند به من امر کرده بود که جان اين مرد را امروز در هندوستان بگيرم و من از اين مسئله حيرت کرده بودم که چطور مي شود که اين مرد خودش را امروز از بيت المقدس به هندوستان برساند. با خودم فکر کردم اگر او صد بال و پر هم داشته باشد نميتواند امروز به هندوستان برسد ولي وقتي خود را به امر خداوند به هندوستان رساندم ديدم آنجاست . پس جانش را همانجا ستاندم . نمايشنامه «گاو چرانهاي مفرغ» نوشته سعيد رضا خوششانس نيز در پنج بازي است. شخصيتهاي اين نمايشنامه کفگير، ديگ و کارد و… است. اين اثر توسط هنرمندان شيرازي در جشنواره تئاتر فجر شيراز، بر روي صحنه سالن استاد هودي رفت. نشر عنوان، کتاب الفتا 3/مجموعه نمايشنامههاي نويسندگان شيراز، اثر: آرمان طيران، سعيدرضا خوششانس را در500 جلد و 206 صفحه منتشر کرده است.
|
|
|
|
|